جدول جو
جدول جو

معنی امانت دار - جستجوی لغت در جدول جو

امانت دار
کسی که مال دیگری را امانت نگه دارد، کسی در نگه داری امانت، درست کار باشد
تصویری از امانت دار
تصویر امانت دار
فرهنگ فارسی عمید
امانت دار
کسی که مال دیگری را به امانت نگهداری کند
تصویری از امانت دار
تصویر امانت دار
فرهنگ لغت هوشیار
امانت دار
امانت نگهدار، امین، درستکار، مصیب
متضاد: امانت خوار، صحیح العمل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
شغل و عمل امانت دار، راستی و درستی
فرهنگ فارسی عمید
(بُ رَ / بُرْرَ دَ / دِ)
اداکننده امانت. امین. گزارندۀ امانت:
خداترس باید امانت گزار
امین کز تو ترسد امینش مدار.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
عمل امانتدار. (فرهنگ فارسی معین). راستی و درستی. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین). امینی. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
(بَ)
امین و استوار. (ناظم الاطباء). کسی که امانت نگاه دارد. (فرهنگ فارسی معین). کسی که دارای صفت امانت باشد و هرچه به او سپارند بدون کسر و نقصان بازدهد، و هرچه به او گویند اعادۀ آن در هیچ جا و هیچوقت جایز نداند و روا نشمارد. (ناظم الاطباء) :
چو دل را محرم اسرار کردند
خموشی را امانتدار کردند.
وحشی بافقی.
’اثر’ آخر بزلف پرفن او نقد دل دادم
امانتدار خود کردم ز نادانی پریشان را.
شفیع اثر (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
عامل و گماشته از جانب دیگری. (ناظم الاطباء). آنکه شغل او نگاه داشتن امانت است. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
تصویری از امانت گذار
تصویر امانت گذار
آنکه چیزی را بعنوان امانت بکسی سپرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت کار
تصویر امانت کار
آنکه شغل او نگاهداشتن امانت است، امین عامل امین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
زینهار داری ایرمان داری استورداری عمل امانت دار، درستی امینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت گزار
تصویر امانت گزار
((~. گُ))
امین، کسی که شرط امانت داری را به جا می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
أنت جديرٌ بالثّقة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
Receivership, Trusteeship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
administration judiciaire, tutelle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
zarząd sądowy, powiernictwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
usimamizi, udhamini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
опека , опекунство
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
Zwangsverwaltung, Treuhandschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
امانت داری، قابل اعتماد بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
نگرانی , امانت داری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
আইনানুগ পরিচালনা , তত্ত্বাবধায়কতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
alacaklı yönetimi, vesayet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
托管 , 受托责任
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
수탁
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
管理人 , 受託責任
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
ניהול עיזבון , אַפּוֹטְרוֹפְּסוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
प्रबंधन , न्यासीपद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
управління , опікунство
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
การบริหารจัดการ , การดูแลผลประโยชน์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
bewindvoering, toezicht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
administración judicial, fideicomiso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
amministrazione giudiziaria, tutela
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
administração judicial, tutela
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
pengelolaan oleh pihak ketiga, kepercayaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی