جدول جو
جدول جو

معنی امانت دار - جستجوی لغت در جدول جو

امانت دار
کسی که مال دیگری را به امانت نگهداری کند
تصویری از امانت دار
تصویر امانت دار
فرهنگ لغت هوشیار
امانت دار
کسی که مال دیگری را امانت نگه دارد، کسی در نگه داری امانت، درست کار باشد
تصویری از امانت دار
تصویر امانت دار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
زینهار داری ایرمان داری استورداری عمل امانت دار، درستی امینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
شغل و عمل امانت دار، راستی و درستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانت داری
تصویر امانت داری
Receivership, Trusteeship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
опека , опекунство
دیکشنری فارسی به روسی
Zwangsverwaltung, Treuhandschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
управління , опікунство
دیکشنری فارسی به اوکراینی
zarząd sądowy, powiernictwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
administração judicial, tutela
دیکشنری فارسی به پرتغالی
amministrazione giudiziaria, tutela
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
administración judicial, fideicomiso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
administration judiciaire, tutelle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
การบริหารจัดการ , การดูแลผลประโยชน์
دیکشنری فارسی به تایلندی
pengelolaan oleh pihak ketiga, kepercayaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
أمانٌ , كدّس
دیکشنری فارسی به عربی
प्रबंधन , न्यासीपद
دیکشنری فارسی به هندی
ניהול עיזבון , אַפּוֹטְרוֹפְּסוּת
دیکشنری فارسی به عبری
আইনানুগ পরিচালনা , তত্ত্বাবধায়কতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
نگرانی , امانت داری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از امانت کار
تصویر امانت کار
آنکه شغل او نگاهداشتن امانت است، امین عامل امین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت گذار
تصویر امانت گذار
آنکه چیزی را بعنوان امانت بکسی سپرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانت گزار
تصویر امانت گزار
((~. گُ))
امین، کسی که شرط امانت داری را به جا می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمان دار
تصویر کمان دار
دارندۀ کمان، کسی که در تیراندازی با کمان مهارت دارد، کمان گیر
فرهنگ فارسی عمید